سفارش تبلیغ
صبا ویژن
گناهى که پس از آن مهلت دو رکعت نماز گزاردن داشته باشم مرا اندوهگین نمى‏دارد . [نهج البلاغه]
 
پنج شنبه 87 دی 26 , ساعت 1:36 عصر
ثبت دفاع مقدس ( رهنمود ولی )

 

 

ثبت دفاع مقدس

 

  در مقوله‏ى خاطرات و تاریخ جنگ، من میخواهم تکیه و تأکید کنم. ما همه‏ى این حجم کارى که انجام دادیم، در مقابل آنچه که باید انجام بگیرد، بسیار کم است. با اینکه الان، هم سپاه، هم ارتش، هم حوزه‏ى هنرى، هم بخشهاى مختلف مردمى، هم ستاد کل و آن قسمت تاریخ جنگ مشغول کار هستند، در عین حال، فرآورده‏هاى مجموع اینها، هم از لحاظ کمیت، بسیار کمتر از آن چیزى است که باید باشد، هم از لحاظ کیفیت - اگرچه بعضى از کیفیات آنها واقعاً خوب است - اما در مجموع، آن کیفیتى که باید نشان‏دهنده‏ى زیباییها، ظرافتها، لطفها، برجستگیها و درخشندگیهاى این دوران عجیب باشد، نیست و هنوز خیلى جا براى حرف زدن هست؛ خیلى. ببینید! وقتى گفته میشود که مثلاً ما ششصد یا هزار عنوان کتاب درباره‏ى دفاع مقدس نوشته‏ایم، بعضیها خیال میکنند که این خیلى زیاد است؛ نه، این خیلى کم است. جنگ یکى از مقاطع حساس تاریخ براى همه‏ى ملتهاست؛ چه در آن جنگ شکست بخورند، چه پیروز بشوند؛ بررسى این حادثه براى آن ملتها، سرشار از درس است. نه اینکه فقط افتخار کنیم؛ افتخار کردن، یکى از بخشهاى قضیه است؛ اطلاعات فراوان، آگاهیهاى گوناگون، نشان دادن وضعیتهایى که وجود داشته است و وضعیتهایى که میتواند در آینده وجود داشته باشد، از بخشهاى دیگر قضیه است. در دنیا روى جنگهایى که اتفاق میافتد، خیلى کار میکنند؛ من نمیدانم شما دوستان یا دوستانى که در این مقوله‏ها مشغول کارند، چقدر اطلاع دارند که بر روى جنگهاى گوناگون در کشورهاى مختلف، چقدر کار شده است. من فقط این یک رقم را عرض بکنم: این جنگهاى داخلى امریکا - که معروف به جنگهاى انفصال است که تقریباً از سال هزار و هشتصد و شصت شروع شده و چهار سال هم طول کشیده؛ و در سال هزار و هشتصد و شصت و چهار یا شصت و پنج هم تمام شده است؛ من حالا دقیق یادم نیست - جنگ بین شمال و جنوب و جنگ بین ایالات مختلف در یک کشور بود و تقریباً حدود هشتاد یا نود سال بعد از تشکیل دولت ایالات متحده‏ى امریکا، دو بخش از این کشور با همدیگر جنگ کردند. یک نویسنده‏ى امریکایى - که ظاهراً معاصر ماست - میگوید: درباره‏ى این جنگها بیش از صد هزار عنوان کتاب نوشته شده است! براى چهار سال جنگ، آن هم جنگ بى‏افتخار - جنگ دو بخش از یک ملت با همدیگر افتخارى ندارد - بیش از صد هزار عنوان کتاب نوشته شده است. این را این نویسنده‏ى امریکایى - که نویسنده‏ى معتبرى هم هست - میگوید. البته بعضى از این تبلیغاتچى‏هاى امریکا، این جنگ انفصال را میگویند: جنگ براى لغو برده‏دارى؛ که این هم دروغ است، این‏طورى نیست. البته همان زمان آبراهام لینکلن بوده و برده‏دارى لغو شده؛ اما این جنگها براى آن نیست. کسى تاریخ این جنگها را بخواند، درست مى‏فهمد. درباره‏ى جنگ داخلىِ بى‏افتخارِ سرتاسر شکست و پُرخسارت - که بالاخره بخش شمال بر بخش جنوب که تجزیه‏طلب بود، پیروز شد و دوباره حکومت ایالات متحده را برقرار کردند؛ در واقع کشور امریکا شکست خورد؛ اگرچه که یک بخش بر بخش دیگر پیروز شد؛ آن چیزى که نقل میشود، حدود ششصد، هفتصد هزار نفر در این چند سال کشته دادند؛ یعنى چند برابر مجموع شهداى ما در جنگ تحمیلى و دفاع مقدس! - براى چهار سال، آن همه کتاب نوشته‏اند. دفاع مقدس، جنگِ سرتاپا افتخار است؛ از همان روزى که رژیم صدام به تهران حمله کرد و فرودگاه را زد، و تا روزى که امام قطعنامه را قبول کردند و تا بعد از آنکه صدام دوباره حمله کرد و باز مردم مبارز و مجاهد ما ریختند و تمام صحراى این منطقه را پُر کردند و جوانان بسیجى از سرتاسر کشور که نمایش عجیبى نشان دادند و عراق را در این نوبت دوم، مجبور به عقب‏نشینى کردند، سرتاسر این دوران، دوران افتخار است.

   جا دارد که کار هنرى بشود، ثبت و ضبط بشود و کار تخصصى انجام بگیرد. الان مراکزى هست و دوستانى کارهاى حرفه‏اى و تخصصى خوبى انجام میدهند. در آنِ واحد دو کار: هم کار حرفه‏اى و تخصصى و مدیریت مطلع و عالمانه‏ى بر جمع‏آورى خاطرات، هم در کنار آن، استفاده‏ى از عموم کسانى که در جاهاى مختلف خاطراتى از جنگ دارند و منحصر نکردن آن به یک کانال خاص که موجب محدودیت نشود.



لیست کل یادداشت های این وبلاگ